افطار
دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۷ ب.ظ
عمه افطار به خرما میکرد
رطب حاصل بین الحرمین
جرعه اى آب....به گریه میگفت
به فدای لب عطشان حسین
سفره اى ساده.... غم و بد حالی
گریه ى عمه وبد احوالی
سر افطار همیشه میگفت
جای داداش حسینم خالی
رطب حاصل بین الحرمین
جرعه اى آب....به گریه میگفت
به فدای لب عطشان حسین
سفره اى ساده.... غم و بد حالی
گریه ى عمه وبد احوالی
سر افطار همیشه میگفت
جای داداش حسینم خالی
۹۲/۰۴/۳۱