از یاد رفته ها ـــالف میمـــ

/صلوات/
دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۱، ۰۳:۱۶ ب.ظ

نیست در دین اجباری...

نیست...

در دین اجباری...

اما...

قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِّ

(راه هدایت وضلالت بر همه کس روشن گردیده) 

پی نوشت:

آیه256،سوره بقره

 



نوشته شده توسط الف میم
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
از یاد رفته ها ـــالف میمـــ

جهل

کاری می کند

با انسان...

که در شب قدر

امام خود را

بقتل برسانی

برای"ثواب"بیشتر!!!

ابن ملجم نمونه اش....


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آدرس کانال
alefmimchannel@

پیام های کوتاه
  • ۸ فروردين ۹۴ , ۱۲:۴۱
    پا!!!
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۹۶، ۰۶:۲۴ - ماه تی تی
    هعیییی
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۶، ۱۵:۲۲ - ABOLFAZL :.
    دقیقا
  • ۲۴ فروردين ۹۶، ۲۳:۰۳ - محمد روشنیان
    شاید
آنانكه با ما پيوند زدند

نیست در دین اجباری...

دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۱، ۰۳:۱۶ ب.ظ

نیست...

در دین اجباری...

اما...

قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِّ

(راه هدایت وضلالت بر همه کس روشن گردیده) 

پی نوشت:

آیه256،سوره بقره

 

۹۱/۰۴/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
الف میم

نظرات (۱۳)

متشکرم دوست من.
پست خوبی بود.
ممنون
فعلا تا بعد...
مرسی
جالب بود
موفق باشی دوست من.
بازم سر میزنم.
lممنون .جالب وپر معنی وجدید
doroste....
۱۹ تیر ۹۱ ، ۲۳:۱۵ همسر یک طلبه
سلام
ممنون از دعوت
خیلی از پست هایتان را خواندم
مختصر و مفید
ذخیره شب اول قبرمان باشد ان شاالله
سلام. ایام ولادت سراسر نور نازدانه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
حضرت رقیه سلام الله علیها مبارک باد .
پاسخ:
سلام همچنین
سلام
مثل همیشه با معنی و زیبا .عالی بود .خدا جزای خیرتون بده ...
۱۹ تیر ۹۱ ، ۱۶:۵۷ حنیفاسادات
انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا...
نمی فهمم

وقتی به نماز می ایستم

من ، تو را می خوانم… ؟!

یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!

فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . .
نمی فهمم

وقتی به نماز می ایستم

من ، تو را می خوانم… ؟!

یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!

فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . .
نمی فهمم

وقتی به نماز می ایستم

من ، تو را می خوانم… ؟!

یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!

فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . .

۱۹ تیر ۹۱ ، ۱۵:۲۵ سیده خانوم
سلام و درود

شأن نزول آیه مربوطه:

مردى از اهل مدینه به نام" ابو حصین" دو پسر داشت؛ برخى از بازرگانانى که به مدینه کالا وارد مى‏کردند، هنگام برخورد با این دو پسر آنان را به عقیده و آیین مسیح دعوت کردند، آنان هم سخت تحت تاثیر قرار گرفته و به این کیش وارد شدند و هنگام مراجعت نیز به اتفاق بازرگانان به شام رهسپار گردیدند. "ابو حصین" از این جریان سخت ناراحت شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) اطلاع داد و از حضرت خواست که آنان را به مذهب خود برگرداند و سؤال کرد: آیا مى‏تواند آنان را با اجبار به مذهب خویش باز گرداند؟ آیه 256 نازل گردید و این حقیقت را بیان داشت که: "در گرایش به مذهب اجبار و اکراهى نیست". در تفسیر" المنار" نقل شده که ابو حصین خواست دو فرزند خود را با اجبار به اسلام باز گرداند، آنان به عنوان شکایت نزد پیغمبر آمدند. "ابو حصین" به پیامبر عرض کرد: من چگونه به خود اجازه دهم که فرزندانم وارد آتش گردند و من ناظر آن‏ باشم؟ آیه 256 به همین منظور نازل شده.

التماس دعای فرج
یا مهدی ادرکنی
سلام و درود

شأن نزول آیه مربوطه:

مردى از اهل مدینه به نام" ابو حصین" دو پسر داشت؛ برخى از بازرگانانى که به مدینه کالا وارد مى‏کردند، هنگام برخورد با این دو پسر آنان را به عقیده و آیین مسیح دعوت کردند، آنان هم سخت تحت تاثیر قرار گرفته و به این کیش وارد شدند و هنگام مراجعت نیز به اتفاق بازرگانان به شام رهسپار گردیدند. "ابو حصین" از این جریان سخت ناراحت شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) اطلاع داد و از حضرت خواست که آنان را به مذهب خود برگرداند و سؤال کرد: آیا مى‏تواند آنان را با اجبار به مذهب خویش باز گرداند؟ آیه 256 نازل گردید و این حقیقت را بیان داشت که: "در گرایش به مذهب اجبار و اکراهى نیست". در تفسیر" المنار" نقل شده که ابو حصین خواست دو فرزند خود را با اجبار به اسلام باز گرداند، آنان به عنوان شکایت نزد پیغمبر آمدند. "ابو حصین" به پیامبر عرض کرد: من چگونه به خود اجازه دهم که فرزندانم وارد آتش گردند و من ناظر آن‏ باشم؟ آیه 256 به همین منظور نازل شده.

التماس دعای فرج
یا مهدی ادرکنی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.