یا محسن
***
برنامه داشتند برای کنترل جمعیت سادات....
شما بخوانید انقراض
که محسن را نشانه گرفتند.
یا محسن
***
برنامه داشتند برای کنترل جمعیت سادات....
شما بخوانید انقراض
که محسن را نشانه گرفتند.
روز آخر
به سختی
از بسترش برخواست.
و شروع کرد به جارو زدن...
گرد گیری...
و شستن لباس بچه ها..
از همان روز اول
با خادمه اش قرار گذاشته بود.
یک روز کار خانه با او
روز دیگر با فضه...
و آن روز نوبت فاطمه بود...
روز آخرش...
حسینم
***
بعد از عاشورا
ام البنین فقط می گفت "حسینم..."
شنیده بود عاشورا،برای عباسش
مادری کرده زهرا...